طالبان حمله رژیم صهیونیستی به جلسه رهبران حماس در قطر را محکوم کرد  حریفان تیم ملی فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان در بازی‌های آسیایی مشخص شد قیمت امروز پول افغانی (سه‌شنبه، ۱۸ شهریور ۱۴۰۴) افغان بودن یعنی جنگیدن | بازتاب درخشش ندیم امیری در بازی تیم ملی فوتبال آلمان مقابل ایرلند + فیلم روزنامه تلگراف مدعی شد: پاکستان از افغانستان در تولید تریاک پیشی گرفت یونیسف: آب پاک از نیاز‌های فوری زلزله‌زدگان در شرق افغانستان است هند در تلاش برای گرفتن مجوز سفر امیرخان متقی به دهلی قیمت امروز پول افغانی (دوشنبه هفدهم شهریورماه ۱۴۰۴) ثبت‌نام دانش‌آموزان افغانستانی تا پایان شهریور با مدارک معتبر امکان پذیر است جسد مردی پس از ۳۸ سال در بدخشان پیدا شد هشدار برنامه جهانی غذا درباره وضعیت بازماندگان زمین‌لرزه در شرق افغانستان | همه چیز را از دست داده‌اند کاهش دما بلای جان زلزله‌زدگان افغانستان کمک‌های جمعیت هلال احمر خراسان رضوی برای زلزله‌زدگان افغانستان ارسال شد از محله ایثارِ مشهد تا دل مناطق زلزله‌زده افغانستان دیدار سرپرست سفارت ایران در کابل با مقامات ارشد طالبان ایران دومین محموله کمک‌های امدادی را به افغانستان تحویل داد | بیکدلی: در کنار مردم افغانستان هستیم شیعیان کابل به زلزله زدگان هم‌وطن خود در کنر خون اهدا کردند داستان ازدحام اتباع افغان در خیابان ولیعصر تهران چه بود؟ محموله ۱۰۰ تنی کمک‌های ایران، به مناطق زلزله‌زده افغانستان رسید قیمت امروز پول افغانی (شنبه پانزدهم شهریورماه ۱۴۰۴) دادگاه طالبان عکاسی از زنان در عملیات‌های امداد به زلزله‌زدگان را ممنوع کرد
سرخط خبرها

داستان دست ها

  • کد خبر: ۳۴۲۳۳
  • ۲۳ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۲۴
داستان دست ها
زینب بیات- فعال فرهنگی

وقتی به دست هایش نگاه می کند، دست هایش زبان باز می کنند و خاطره می گویند و او را می برند به روزها و سال هایی که داستانی شروع شد به نام مهاجرت، داستانی که فصل های آن با رنج و سختی ورق می خورد، دست هایی که پسته شکسته، دست هایی که گلدوزی کرده، خیاطی کرده و حتی خشت ساخته و آجر بالا انداخته و زخم برداشته اما صبوری کرده است. این قصه یک فصل درخشان هم دارد و آن این است که او هم زمان قلم و کتاب را به زمین نگذاشته. چه شب های دراز که بیدار مانده و درس خوانده و چه روزهای طولانی که کار کرده. این قصه دختران مهاجر است، دخترانی از سرزمینی ایستاده و صبور، از افغانستان.

لایه های درونی زندگی شان را که می کاوی، تازه می فهمی که قصه تنها این نبوده. بستر جامعه شرقی و ساختار سنتی خانواده های افغانستانی هم برای اینکه او درس بخواند و به ساده ترین آرمان ها و آرزوهایش برسد، خیلی وقت ها روی خوش نشان نداده و راه دختر افغانستانی را سد کرده است.

خدیجه هم زمان که پسته می شکند و کمک خرج خانواده است، کتاب های کلاس دهم را می خواند تا متفرقه امتحان بدهد و بتواند کم کم دیپلم بگیرد. شکیلا، دخترک خردسالش، را تر و خشک می کند. هم برای تأمین هزینه های دانشگاه خیاطی می کند و هم در رشته حقوق در دانشگاه درس می خواند و هم نگران نارضایتی و اشکال تراشی های همسرش است.

عزیزه با چالش دیگری رو به روست. کمک خرج خانواده است. درس هم می خواند. پدر حوزه اختیارات خویش را حفظ کرده و او را در برابر ازدواج اجباری و از پیش تعیین شده قرار داده. پدر به کسی قولش را داده اما عزیزه تصمیم گرفته این سنت نادرست را بشکند، هرچند به قیمت شکستن خودش تمام شود و خشونت خانگی را با تمام وجود تجربه کند.

نوریه اما همسرش فوت کرده و خودش مانده است و چند تا طفل قد و نیم قد. فرزندانش مدارک شناسایی ندارند. او نگران نان شب و درس و آموزش و رخت و لباس و آسایش و آرامش امروز و فردای فرزندانش است. در کنار آن، گاهی بعضی نگاه های سنتی جامعه و بعضی حرف ها او را آزار می دهد و تا مغز استخوانش نفوذ می کند.

به فصل دیگری از داستان مهاجرت می رسی که این بار با زندگی زنان ایرانی پیوند خورده، زنانی که دل به مرد افغانستانی سپرده اند و به قول معروف، با اتباع خارجی ازدواج کرده اند، البته اگر بتوان یک هم زبان افغانستانی را «اتباع خارجی» نامید.

فرزندان آن ها همچنان بیگانه تلقی می شوند، نه خودی. برخی مسئولان ایرانی آن ها را متعلق به این آب و خاک نمی دانند و از گرفتن دست های آن ها به صمیمیت و مهربانی خود داری کرده اند. آن ها همچنان تا امروز از اعطای شناسنامه محروم مانده اند. هرچند قانون اعطای تابعیت با کش و قوس بسیار به تصویب رسید، تا مرحله اجرایی شدن، هنوز معلوم نیست چه مدت دیگر فرزندان مادران ایرانی باید بلاتکلیفی را تجربه کنند و عمرشان در حس تلخ انتظار و پذیرفته نشدن در سرزمین مادری شان تلف شود.

به نظر می رسد فصل های داستان زنان چه مهاجر چه غیرمهاجر بی انتهاست و این کتاب پایان باز است، کتابی که خواندنی است. تلخ است اما فصل های درخشانی از ایستادگی و مقاومت و صبوری زنان را در دل خود جای داده است.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->